ایوان نجف

هر که کمتر بشود بر درشان بیشتر است

هر که کمتر بشود بر درشان بیشتر است

ایوان نجف

فخر است این که در همه ی عمر لحظه ای
جز تو نکرده ایم به کس سجده یا علی

تلاشی در جستجوی مفهوم رضایت

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۰۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


خواب اگر می‌بردت حاجت پرسیدن نیست

تکیه فرمای هر آنجا که رضایت باشد


رضا، از اهم مفاهیم در تمام زندگی برای تمام انسان هاست، اساسا آنچه که به حال انسان تعبیر می شود، میزان رضایتمندی او از زندگی است.


برخلاف برخی تصورات، انسان با ثروت، سلامت، قدرت، شهرت و ... زندگی خوبی ندارد، در واقع این ها ملاکی برای زندگی خوب نیستند، اما با توجه به تاثیر هر کدامشان در رضایت فرد از زندگی می توانند مهم واقعا شوند، اما ذاتا هیچ کدام در کیفیت زندگی موثر نیستند. چه اینکه می بینیم انسان های بسیاری هستند که برخی قیود بالا را ندارند اما در نهایت رضایت از زندگی قرار دارند، حالشان خوب است، نه اینکه ادا در بیاورند، واقعا حالشان خوب است، و این است که مهم است نه تصورات دیگران و قضاوت های غیر منصفانه، غیر عقلانی و غیر علمیشان.

.

.

ادامه مطلب

خیلی ها ثروت آن چنانی ندارند، اما زندگی خوبی دارند، حس خوب زندگی آن ها چایی است که همسرشان عصر یک جمعه دم می کند و با کیک دستپخت خودش می آورد، با هم می خورند و در مورد این که کدام خنداننده در خندوانه بهتر اجرا کرد گپ می زنند، بعضی دست ندارند، اما با پایشان کاری می کنند که صد نفر مثل من کهالحمدلله در سلامت جسمی هستیم  نمی توانیم انجام دهیم، معرق کار می کنند، طوری که هر اثر "پایشان" چه از نظر هنری، چه انسانی، چه معنوی، چه مالی بسیار بیشتر از کارهایی که از "دست" من بر می آید، می ارزد...


آن چه در بالا گفتم، چیزی بود که هر کس می داند، فقط تذکری بود برای این که به یادمان بیاوریم. مشکلی که برای انسان ها پیش می آید اعتبار دادن به اموری است که ذاتا اعتباری ندارند، و این باعث می شود شاخص رضایتمندی آن ها از زندگی بالاتر یا پایین تر از میزان حقیقی باشد، که هر دو خطرناک است.


در صورت بالاتر بودن موجب عجب و غرور شده و این حس رضایت کاذب انسان را می فریبد، و البته در جایی نه چندان دور انسان تاوان این اشتباه در تشخیص خود را می دهد، فرض کنید کسی را که سکه طلایی تقلبی در دست گرفته و از داشتن این سرمایه خوشحال است، اما روزی باید آن را خرج کند و کسی آن را از او نمی خرد، آن جاست که به اشتباه خود پی می برد، البته برخی هم هستند که ادای داشتن رضایت را در می آورند، به مثال سکه مراجعه شود با این قید که خود شخص می داند چیزی که دارد بی ارزش است، پس حتی آن خوشی مقطعی را هم ندارد، در درون مضطرب و مشوش است.


در صورتی که شاخص رضایتمندی افراد از زندگیشان پایین تر از میزان حقیقی آن باشد، موجب افسردگی و ناامیدی می شود، انسان خود را آن گونه که باید نمی بیند، کسی را در نظر بگیرید که سکه طلای واقعی در دست دارد اما چون ارزش آن را نمی داند، روزی آن را با یک شکلات عوض می کند... چه سرنوشت غم انگیزی...



اما سوالی که پیش می آید این است که از کجا بفهمیم چقدر باید از زندگیمان رضایت داشته باشیم؟

برای ما که مسلمان هستیم و به علی بن ابی طالب و اولاد طاهرینش معتقدیم، جواب این سوال خیلی سخت نیست...


میزان... ترازو... سنجه... محک...

همه این ها برای ما در چیزی به نام "حق" خلاصه می شود، ما باید خود را بر حق منطبق کنیم، جایی از ما که از حق بیرون زد را ببریم و به زباله دان بیندازیم و جایی را که از حق نداشتیم ایجاد کنیم، و برای آن جاهایی از ما که بر حق منطبق است خدا را شکر کنیم...


اما این حق و میزان که در زندگی مبتنی بر ایمان ذات مقدس باری تعالی است را چگونه بفهمیم؟

علی بن ابی طالب جواب اتم این سوال است، چون اوست که الحق یدور معه حیث دار.... حق دائرمدار علی بن ابی طالب حرکت می کند... پس جایی که او راضی است، همانا رضایت حقیق وجود دارد، جایی که او راضی نیست، اگر رضایتی باشد کاذب است...


عقاب ذره بین خیر و شر رفتی کجاها که

ترازوی خدا شاهین گرفته است از ترازویت


نبی مکرم در جایی فرموده اند که خداوند به غضب حضرت صدیقه کبری غضب می کند و به رضایت او راضی می شود، پس آن چه ملاک است رضای حضرت صدیقه است، اگر او راضی است که من به نامحرم نگاه کنم پس باید نگاه کنم، اگر راضی است که با نامحرم صحبت کنم پس باید صحبت کنم، اگر راضی است که من مال مردم را بخورم باید بخورم، اگر راضی است که دل کسی را بشکنم باید بشکنم، اگر.......... آیا راضی است؟


به فرض در موقعیتی قرار بگیریم که رضایت ما( که باید آن را به رضای حضرت باری وصل کرده و متحد کنیم) با ملاک ها و معیارهایی که برخی برای رضایت دارند در تضاد باشد، آیا اگر حقیقتا رضای "او" برایمان مهم باشد حاضریم برای رضای دیگران( مهم ترین دیگر، نفس انسان است و هوا و هوس هایی که او را به قعر نارضایتی می کشاند) از "او"، یعنی حضرت معشوق، و خواسته اش دست بکشیم؟ این گونه فقط برای خود، یک عمر پشیمانی رقم زده ایم...


و اگر تنها او را در نظر بگیریم، او و رضایت او را در نظر بگیریم، کسی را بخواهیم که او را می خواهد، کسی را بخواهیم که رضای اربابش رضایت اوست، به کسی دل بدهیم که دلش را در گرو حسین بن علی دارد، بهشت را در دنیا و تک تک لحظاتش برای خودمان کرده ایم.... واقعا حالمان خوب است نه این که ادا در بیاوریم، خوب خوب خوب خوب خوبیم....


قبلا در مورد اتحاد مفاهیم در غایت صحبت کرده بودم، به این دو مفهوم فکر کنید: رضایت، بهشت...


در ابتدا مثال هایی از رضایت زدم که نشان می داد حرف ها و قضاوت های دیگران مهم نیست، سوال می پرسم مقداری متفاوت تر:



آیا انسان می تواند خودش را بزند، به سر و سینه بکوبد، گریه کند، صورت خود را خراش دهد، و از این کار رضایت داشته باشد؟ (رضای حضرت حق چیست؟)


آیا انسان می تواند صاحب حکومتی وسیع باشد اما به جای غذاهای رنگین، به یک تکه نان جو سفت آب بزند و آن را بخورد و راضی باشد؟ (رضای حضرت حق چیست؟)


آیا انسان می تواند فرزندها و برادران و یاران خود را در خاک و خون ببیند، خودش به اسارت گرفته شود، ضربه تازیانه ببیند و بگوید "جز زیبایی چیزی ندیدم"؟ (رضای حضرت حق چیست؟)


آیا انسان می تواند فرزند شیرخواره اش را ببیند در حالی که گلویش پاره پاره شده، پسر یرادرش را ببیند که دستش قطع شده، برادر همچون جانش را ببیند که تیر در چشمش فرو رفته، اصلا نه... خدایا مرا ببخش.... انسان می تواند به هر طرف دشت نگاه کند فرزند برومندش را ببیند، البته نه کامل، قطعه ای یک طرف، تکه ای طرف دیگر..... نه نه، انسان می تواند در گودی قتلگاه باشد و نامردی با چکمه سرخ به طرفش بیاید، خواهرش را ببیند، همسرش راببیند که بعد از او به اسارت می برند، غیرتش او را زودتر از خنجر شمر از پا می آورد.... انسان می تواند در گودی قتلگاه بگوید:


"الهی رضا برضائک...................."




شب ضربت خوردن مولای همه عوالم ، سال هزار و سیصد و نود و شش هجری شمسی

راستی مولا نظرش چه بود؟ جمله اش هنگام ضربت چه بود؟ رضایت داشت؟

  • سیدمحمدمتین میرباقری

رضایت

زندگی دینی

علی

قضاوت

مولا

یا حسین

نظرات  (۱)

فوق العاده بود...التماس دعا..
پاسخ:
خیلی ممنونم، شدیدا محتاجیم به دعا مخصوصا در این شب های عزیز
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی